متن کامل نامه  اردشیر اوانسیان به حمید احمدی :

رفیق گرامی انور

نامه های  محبت آمیز و در عین حال تکان دهنده شما که حاوی مطالب بسیار بود بدستم رسید. اینکه نمی توانم با دست خودم برایت نامه بنویسم متأسف هستم. بعد از آن سکته، عملاً دست راستم قدرت خود را از دست داده است. از این نظر من صحبت هایم را دیکته می کنم و رفیق بسیار خوبم حشمت آنرا می نویسد. علاوه بر نامه ها و جزوه چاپی شما که بدستم رسید، بطور شفاهی هم از رفقا جزئیات امر را دنبال کردم. از یک طرف به توانائی، پیگیری و هوشیاری و دلسوزی شما برای سالم سازی و مبارزه با فساد نکبت بار کنونی که بوسیله گردانندگان امور حزب بوجود آمده تحسین می گویم و از طرف دیگر برایم بسیار تعجب آور و حتی حیرت انگیز است که اینهمه فساد و تباهی چگونه در وجود این اشخاص متراکم شده است. این عناصر فاسد با همه چیز بازی می کنند. با جان رفقای مبارز ما با نام نیک حزب ما، با خون شهدای ما و با هر آنچیزی که برای بازی سیاسی آنها ضرور افتد بازی می کنند. این بازیگران صحنه امروزین برای تداوم بیشتر بازیگری خود، بهر چیزی متوسل می شوند. هر عمل زشت و پلیدی را انجام می دهند و پا روی هر اصولی می گذارند و حتی دست به هر جنایتی می زنند. این تفکر و سیستم فکری قبلاً اینگونه کرده و حال هم خواهد کرد. از اینظر باید این تصور را  از خودمان دور کنیم که این باند ضد حزبی با میل و اراده خود بیاید و دست از فساد بردارد و یا بپذیرد که مجرم است و کنار برود. برایم مسلم است که سرنوشت این بازیگران کمدی صحنه امروز، که تداوم منطقی صحنه تراژیک دیروز است، به میل خود اصلاح نمی شوند و کنار نمی روند، لذا باید با قدرت آنها را بزیر کشید. باید انقلاب کرد. وسیله هر انقلابی، جنگ بر سر قدرت است. باید آنها را از قدرت موجود محروم ساخت. در ماهیت آنها، یک استالینیسم کور وجود دارد و ممکن است تحت فشارهای معین شکل خود را برای انطباق با وضع تغییر دهند. ولی ماهیت فاسد آنها تغییرپذیر نیست.
چاره کار در این است که این تفکر ناسالم و باند فاسد از رهبری حزب بزیر کشیده شود و اگر چنین شود مطمئن باش که بقاء حزب و بود و نبود حزب مطرح است. من در تاریخ کهنسال جنبش کمونیستی ایران، از زمان تشکیل حزب کمونیست تاکنون با اینهمه ناجوانمردی، فساد، حلیه گری و بی پرنسیپی روبرو نبوده ام. نمی دانم در کجای تاریخ احزاب برادر و حزب ما تعیین خط مشی و استراتژی و تاکتیک حزب در سفارتخانه های دشمن طبقاتی رقم می خورده است. من نمی دانم که در کجای دنیا یک حزب کمونیست را رهبری بی شرم به این درجه بی اعتبار کنند. نتیجه منطقی این اعمال آن بوده است که اکنون رفقای حزبی این سربازان گمنام حزب بپاخاسته اند و حرکت سراسری بوجود آمده است تا طومار این قوم فاسد را رقم بزند. من همه نوع حمایت از رفقا خواهم کرد، برای آنها پیام کتبی ارسال داشته ام، و از شما و سایر رفقا خواهش دارم که با تمام قدرت و امکانات از آنها حمایت کنید. جوان بسیار خوبی از طرف آنها بنمایندگی پیش من آمد و سیاست ها و نظرات خودشان را توضیح داد تماماً اصولی و منطقی بنظرم رسید. سایر رفقا هم دست بدست هم داده اند و از آنها حمایت می کنند. چاره کار در همین است وقتی که مسائل از بالا از طریق کمیته مرکزی قابل حل نیست باید از طریق توده ها آنرا حل کرد. و لنین نیز همواره اینکار را کرده است.
من خدمت شما را به حزب برای پاکسازی فساد و آلودگی می ستایم و امیدوارم که از جاده حزب و انترناسیونالیسم منحرف نشوید. البته این توصیه بی جا بنظر می رسد. ولی من عادت کرده  ام. با من مکاتبه داشته باشید و من می کوشم و شما هم کوشش کنید که تماس حضوری داشته باشیم. من بعنوان یک کمونیست کهنسال از خدمت شما متشکرم، کار شما بی نظیر بوده است. همانگونه که تاکنون به حزب در شرایط سخت و دشوار خدمت کرده اید، کماکان با انرژی بیشتر خدمت کنید. این فساد و نامردی، ترا مأیوس نکند. باید انرژی تو را دو چندان کند و عزم ترا راسخ نماید. من برای شما ارزش فراوان قائلم. بعنوان یک انقلابی تو را تحسین می کنم، که با آلودگی و فساد سازش نکردید و دامن خود را به آلودگی چرکین نکردید. مطمئن باشید که این فساد و آلودگی، همان کسانی را خفه خواهد کرد که سبب این وضع هستند. این جوانان با اراده و مصمم که قیام کرده اند بر علیه این دستگاه فاسد مطمئن هستم که موفق خواهند شد و ارزش کار شما را فراموش نخواهند کرد. من تلاش می کنم که رفیق فروغیان امکان آمدن ترا به مسکو فراهم کند. و از اینطریق به پیش من بیایید. برای من جالب و شادی بخش خواهد بود که ترا از نزدیک ببینم و به صحبت هایت گوش بدهم.
با درودهای گرم کمونیستی
اردشیر آوانسیان
آگوست 1988، ایروان

www.iranianoralhistory.de
iranianoralhistory@gmx.de